ماه من از فلق اومد ، سر تو با طبق اومد
ماه من از فلق اومد ، سر تو با طبق اومد
یه جون تازه ای تو این دستای بی رمق اومد
چی شد صدای آروم تو
چرا رگای حلقوم تو
زیر و زِبَر شده بابا
برا چی سوخته گیسوی تو
چرا شکسته ابروی تو
وای چه خبر شده بابا
کی بُریده امون تورو
لبای خشک و خون تورو
برا چی چوب زدن بابا
نفس من داره میگیره
دیگه خدارو شکر که میره
جون من از بدن بابا
دیگه بوی اجل گرفتم
سرتو در بغل گرفتم
... یا اَبتا حسین مظلوم ...
دارم یه رازی با سیلی ، باید بسازی با سیلی
شامیا رسمشون اینه یتیم نوازی با سیلی
از کربلا به شام رسیدیم
سر تورو رو نِی میدیدیم
تو این مسیر من و عمه
پیش تو روسفید شدنو
برادرام شهید شدنو
شدیم اسیر من و عمه
بهم بگو میخوام بدونم
کجا بودی بابایی جونم
چقده دیر رسیدی تو
یه دنیا غم یه عالمه درد
تنور گرم خرابه ی سرد
چه جاهائیو دیدی تو
از لب تو عسل گرفتم
سرتو در بغل گرفتم
... یا اَبتا حسین مظلوم ...
شبیه یک نهالم که شکسته ساقه افتادم
بابای من خبر داری از روی ناقه افتادم
کنار دختر تو اومد
فاطمه مادر تو اومد
تو اون شب سیاه اومد
ولی رقیه غم زده شد
خلوت ما بهم زده شد
تا زجر بی حیا اومد
سرم چه دادی میکشید و
مُغیره ای دیگه رسید و
رحمی نداشت بهم ظالم
چی اومده سر منی که
تو ظلمت بیابونی که
شد کوچه ی بنی هاشم
روضتو از ازل گرفتم
سرتو در بغل گرفتم
... یا اَبتا حسین مظلوم ...
ماه من از فلق اومد ، سر تو با طبق اومد
یه جون تازه ای تو این دستای بی رمق اومد
چی شد صدای آروم تو ، چرا رگای حلقوم تو ، زیر و زِبَر شده بابا
برا چی سوخته گیسوی تو ، چرا شکسته ابروی تو ، وای چه خبر شده بابا
کی بُریده امون تورو ، لبای خشک و خون تورو ، برا چی چوب زدن بابا
نفس من داره میگیره ، دیگه خدارو شکر که میره ، جون من از بدن بابا
دیگه بوی اجل گرفتم ، سرتو در بغل گرفتم
... یا اَبتا حسین مظلوم ، یا اَبتا حسین مظلوم ...
دارم یه رازی با سیلی ، باید بسازی با سیلی
شامیا رسمشون اینه یتیم نوازی با سیلی
از کربلا به شام رسیدیم ، سر تورو رو نِی میدیدیم ، تو این مسیر من و عمه
پیش تو روسفید شدن و برادرام شهید شدن و شدیم اسیر من و عمه
بهم بگو میخوام بدونم ، کجا بودی بابایی جونم ، چقده دیر رسیدی تو
یه دنیا غم یه عالمه درد ، تنور گرم خرابه ی سرد ، چه جاهائیو دیدی تو
از لب تو عسل گرفتم ، سرتو در بغل گرفتم
... یا اَبتا حسین مظلوم ، یا اَبتا حسین مظلوم ...
شبیه یک نهالم که شکسته ساقه افتادم
بابای من خبر داری از روی ناقه افتادم
کنار دختر تو اومد ، فاطمه مادر تو اومد ، تو اون شب سیاه اومد
ولی رقیه غم زده شد ، خلوت ما به هم زده شد ، تا زجر بی حیا اومد
سرم چه دادی میکشید و مُغیره ای دیگه رسید و رحمی نداشت بهم ظالم
چی اومده سر منی که ، تو ظلمت بیابونی که ، شد کوچه ی بنی هاشم
روضتو از ازل گرفتم ، سرتو در بغل گرفتم
... یا اَبتا حسین مظلوم ، یا اَبتا حسین مظلوم ...
شاعر : محمدحسین مهدی پناه