پاشو گلم دلت میاد اینجور منو رها کنی
سنگین - شب ششم محرم الحرام 1397
پاشو گلم دلت میاد اینجور منو رها کنی
دلم میخواد بازم یه بار منو عمو صدا کنی
بلند شو آرزوی من ، جلو چشام قدم بزن
الهی که برای تو هم من بمیرم هم حسن
تو هم مثل بابات حسن خونابه داری تو دهن
فدات بشم آروم بگیر اینقدر نفس نفس نزن
... ای وای عمو ، وای وای وای وای ...
با رفتنت دنیای من بازم خراب میشه سرم
نمیدونم با این تنت چجوری برگردم حرم
عمو چرا ساکت شدی حرفی بزن چیزی بگو
به نجمه چی بگم اگه بگه بقیه ی تو کو
چجوری این تن تورو ، این پیکر کم تورو
ببرمش تا به حرم این تن درهم تورو
... ای وای عمو ، وای وای وای وای ...
گرفته عطر مادرم سینه و پهلوی تو هم
نمیدونی چی میکشم حالا که پهلوی تواَم
دوباره زنده شد برام خاطره ی بابات حسن
حرفایی که آروم میگفت گاهی شبا فقط به من
میگفت برام با چشم تر ، از کوچه ی پُر از خطر
نبینه چشمت روز بد یه مادر و چهل نفر
... ای وای عمو ، وای وای وای وای ...