دست روی دست علی بسیار است
شعرخوانی – شب اول ایام مسلمیه 1404
هیئت بین الحرمین طهران
دست روی دست بسیار است
روی دست علی ولی هرگز
به خدا که خودِ ... حتی
نتواند شود علی هرگز
عَبدُوَد که کسی نبود اصلا
که هماورد مرتضی بشود
در جهان خاک پای مولا هم
نتواند شود یلی هرگز
حیدر است و عرصه اش جای
بازیِ شغالان نیست
که به نامرد خَم کند سر را
یا که گوید به او بلی هرگز
آنچنان تشنه ی نجف شده ام
که اگر فی المثل کنم تمثیل
نتواند کند مرا سیراب
آبِ دریای انزلی هرگز
شب گیسوی او سیاهِ سیاه
لب لعلش شراب ناب بقا
ماه و خورشید روی هم نشوند
مثل روی علی جلی هرگز
من به عشق فَمَن یَمُت یَرَنی
سالهای دراز منتظرم
درِ جنت محبِ روی علی
لحظه ای معطلی هرگز
قدر خود را بدان ستایشگر
مدح مولا ورای این دنیاست
نفروشی مقام نوکری اش
نه به میز و نه صندلی هرگز
شاعر : مرحوم حسین حکیمی