قدر خودتو بدون حالا که بین موکبا نشستی
زمینه – شب سوم اربعین 1404
هیئت عاشقان قمر بنی هاشم تهران - کربلا
قدر خودتو بدون
حالا که بین موکبا نشستی
قدر خودتو بدون
که دل به هیشکی جز حسین نبستی
قدر خودتو بدون
حالا که مادرش تورو خریده
قدر خودتو بدون
حالا که پات به کربلا رسیده
حالا که تا اینجا با دلِ شکسته اومدی
این همه ستونو با پاهای خسته اومدی
بدون آقا نمیمونه زیر دِین احدی
دستتو میگیره یک بارم اگه سینه زدی
... حسین ممنونم ازت ...
قدر خودتو بدون
اگه پای خستت پُر از تاوله
قدر خودتو بدون
زیارت از هر عملی افضله
سرت رو بالا بگیر
قدم میذاری جای پای زینب
سرت رو بالا بگیر
شدی حسینی به دعای زینب
اومدم یه گوشه ی حرم فقط بگم حسین
یعنی میشه بمیرم گوشه ی بین الحرمین
اومدم این دفعه دیگه برنگردم از حرم
اومدم بذاری اینبار دیگه قربونت برم
... حسین ممنونم ازت ...
قدم بزن جاده رو
جاده ای که زخم دلا نمک خورد
قدم بزن جاده رو
اونجا که دخترِ حسین کتک خورد
اینجا همون جائیه
که تازیونه میزدن زینبو
اینجا همون جائیه
که بی بهونه میزدن زینبو
توی این مسیر چقدر زینبِ کبری خسته شد
دست دخترِ حسین چهل تا منزل بسته شد
هرچی از روضه ی این مسیر بگم بازم کمه
چه جسارتا که شد به بچه های فاطمه
... حسین ، واویلا حسین ...
شاعر : احسان نرگسی