ناله ی سحرم کربلا ، شوق توی سرم کربلا
شور – شب دوم فاطمیه اول 1397
ناله ی سحرم کربلا ، شوق توی سرم کربلا
صد دفعه زائرت شَم بازم آرزومه برم کربلا
به دلم شوق تو دارم به سرم شوق حرم
به خدا پای فراق تو شکسته کمرم
یعنی میشه به اجابت برسه خواهش من
مادرم رو به طواف حرم تو ببرم
هنوز زیادن به خدا کربلا نرفته ها
عجب حکایتی شده من و دوری از شما
میون دل شکسته ها تورو میزنم صدا
... من نروم به کربلا گله دارم ای خدا ...
... من نروم به کربلا با تو قهرم ای خدا ...
ذکر لوح و قلم یا حسین ، نقش روی علم یا حسین
دستمو بگیر اون لحظه که میرسه اجلم یا حسین
به خدا جز تو نگفتم به کسی مشکلمو
روبرو صحن قشنگت زدم حرف دلمو
تو دعا کن که بشه عاقبتم ختم به خیر
توی روضه بگیر آقا جون ناقابلمو
ازت میخوام تو این شبا بمیرم تو روضه ها
وقتی که خاکم میکنن با یه مُهر کربلا
منتظرم نذاریا سر قبر من بیا
... من نروم به کربلا گله دارم ای خدا ...
... من نروم به کربلا با تو قهرم ای خدا ...
سرپناه منه بی نوا ، من کجا در خونت کجا
حسرت دل بی طاقتم شارع سدرة المُنتهی
مگه میشه گره از کار دلم وا نکنی
تو بزرگی منو دلبسته ی دنیا نکنی
سر من پیش کسی غیر خودت خم نشده
آخه پشتم به تو گرمه منو رسوا نکنی
نوکر بی لیاقتم ولی دادی قیمتم
لطف تو شاملم شده که خراب روضتم
اجازه ی تو بوده که نوکر رقیتم
... من نروم به کربلا گله دارم ای خدا ...
... من نروم به کربلا با تو قهرم ای خدا ...
شاعر : محمد آ سلیمی