مادری که حالش زاره ، یه سوز دیگه ای داره
زمینه – شب هفتم محرم الحرام 1393
مادری که حالش زاره ، یه سوز دیگه ای داره
داره میمیره از داغِ لبای خشک شیر خواره
گریه ی تو منو میکُشه
شاید دوای درد تو شِه
گرمیِ آغوش مادر
خاطر تو برام عزیزه
رو لبات اشک من میریزه
عطش تو بشه کمتر
زردیِ رنگ و روی تورو
سفیدیِ گلوی تورو
سه شعبه که نمی فهمه
بساز با تشنگی پسرم
نذار که خون بشه جگرم
حرمله خیلی بی رحمه
تویی همه امید مادر
کبوتر سفید مادر
... بخواب علی بخواب علی جون ...
تب رو پیشونیت سرده ، لبت کویره و داغه
به گمونم دیگه دستات اذیت میشه تو قنداقه
این نفسای پَرپَر تو
بی تابیای آخرِ تو
برای غربت باباست
کبوترانه بال میگیری
روی سینش مدال میگیری
خاک تو تربت باباست
لالا لالا همه کس من
فقط تو هستی مونس من
چرا میخوای بری میدون
غم تو و چِشَم میبینی
قنداقتو کفن میبینی
میخوای بری بشی گلگون
کنار تو بریده مادر
کبوتر سفید مادر
... بخواب علی بخواب علی جون ...
نمیگیره کسی جاتو ، برا چی بستی چشماتو
اگه بودی نمی دیدم شرمندگیِ باباتو
شده پاشیده حنجر تو
به مویی بند شده سر تو
بذار موهام پریشون شِه
خون گلوت به بالا میرفت
طرف عرش اعلاء میرفت
تا دل آسمون خون شِه
شده تموم تحمل من
شبیه هر گلی گل من
عمری که داشته کوتاهه
پُر شده ظرف صبر منم
آقا بِکَن تو قبر منم
کنار قبر شیش ماهه
جون به لبش رسیده مادر
کبوتر سفید مادر
... بخواب علی بخواب علی جون ...
مادری که حالش زاره ، یه سوز دیگه ای داره
داره میمیره از داغِ لبای خشک شیر خواره
گریه ی تو منو میکُشه ، شاید دوای درد تو شِه ، گرمیِ آغوش مادر
خاطر تو برام عزیزه ، رو لبات اشک من میریزه ، عطش تو بشه کمتر
زردیِ رنگ و روی تورو ، سفیدیِ گلوی تورو ، سه شعبه که نمی فهمه
بساز با تشنگی پسرم ، نذار که خون بشه جگرم ، حرمله خیلی بی رحمه
تویی همه امید مادر ، کبوتر سفید مادر
... بخواب علی بخواب علی جون ، بخواب علی بخواب علی جون ...
تب رو پیشونیت سرده ، لبت کویره و داغه
به گمونم دیگه دستات اذیت میشه تو قنداقه
این نفسای پرپر تو ، بی تابیای آخر تو ، برای غربت باباست
کبوترانه بال میگیری ، روی سینش مدال میگیری ، خاک تو تربت باباست
لالا لالا همه کس من ، فقط تو هستی مونس من ، چرا میخوای بری میدون
غم تو و چِشَم میبینی ، قنداقتو کفن میبینی ، میخوای بری بشی گلگون
کنار تو بریده مادر ، کبوتر سفید مادر
... بخواب علی بخواب علی جون ، بخواب علی بخواب علی جون ...
نمیگیره کسی جاتو ، برا چی بستی چشماتو
اگه بودی نمی دیدم شرمندگیِ باباتو
شده پاشیده حنجر تو ، به مویی بند شده سر تو ، بذار موهام پریشون شِه
خون گلوت به بالا میرفت ، طرف عرش اعلاء میرفت ، تا دل آسمون خون شِه
شده تموم تحمل من ، شبیه هر گلی گل من ، عمری که داشته کوتاهه
پُر شده ظرف صبر منم ، آقا بِکَن تو قبر منم ، کنار قبر شیش ماهه
جون به لبش رسیده مادر ، کبوتر سفید مادر
... بخواب علی بخواب علی جون ، بخواب علی بخواب علی جون ...
شاعر : محمدحسین مهدی پناه
خب شما اینقدر معین و این و اون گوش دادی که همه چی رو قر دادنی میبینی حتما.
عالی بود خیلی با احساس و زیبا