اعجاز مسیحا داری ثارالله
اعجاز مسیحا داری ثارالله
یک شهر خاطرخواه داری ثارالله
واسه شفاعت از همه نوکرها
یک زینب کبری داری ثارالله
مستِ مستِ بین الحرمینم
تا جون دارم درگیر حسینم
اشک توی چشم ترم باش
آقا سایه ی رو سرم باش
امشب منو ول کن به فکرِ
کرب و بلای مادرم باش
... ارباب ارباب ، ارباب منو دریاب ...
باید که اُویس قرنت باشیم
گریه کنِ داغ مِحنت باشیم
هر کس به یه چیز مینازه پس ما هم
بهتر که همون سینه زنت باشیم
تا عمر دارم مشکیه لباسم
زهرا دوخته این لباسو واسم
این قلب ما شیدای روضه ست
یک عمره که آشنای روضه ست
چیزی که داره حکم کوثر
واللّهه قسم چای روضه ست
... ارباب ارباب ، ارباب منو دریاب ...
ای مضمون نابِ نابِ شاعرها
شوق حرمت در دل زائرها
مُردن واسه تو دو مرتبش خوبه
امثال حبیب بن مظاهرها
بی تو آقا شمع رو به بادم
تو راه تو من جوونی دادم
گریه کردم اسمتو شِنُفتم
آقا نگذار از چشات بیفتم
من راه بلد راه گِریَم
دیوونه ی این بزم و تِکیم
رحمت به شیر مادرم که
من کَلب رباب و رقیم
... ارباب ارباب ، ارباب منو دریاب ...
شاعر : میثم میرزایی