ببین تو تاب و تب ما ، رسیده جون به لب ما
شور – شب پنجم محرم الحرام 1390
ببین تو تاب و تب ما
رسیده جون به لب ما
بدهکاریم به تو ولی یه کربلا طلب ما
با روسیاهی ام بازم ممنون
که در شعاع نورتون هستم
غلام خونه ی تواَم آقا
معرف حضورتون هستم
دل و دلبر حسین
سر و سرور حسین
سلام بر کربلا ، سلام بر حسین
... سلام بر حسین ، سلام بر حسین ...
دل من و کرم تو
رو شونه هام علم تو
کسی احساس غریبی نکرده تو حرم تو
خدا میدونه که دلم تنگه
برای روضه های تو صحنت
آقا ما کربلا رو میشناسیم
با شب نشینی های تو صحنت
زِ جان بهتر حسین
شَه محشر حسین
میگیم با خواهرت سلام بر حسین
... سلام بر حسین ، سلام بر حسین ...
اَزت میخواد حالا گدات
یه کربلا و یه برات
الآنشم تو حرمم حسین قتیلُ العبرات
سفر اگر که باشه روحانی
نداره بُعد منزلی آقا
یه جایی جون مارو خرجش کن
نداره والا قابلی آقا
گل پرپر حسین
دم آخر حسین
میای و ما میگیم سلام بر حسین
... سلام بر حسین ، سلام بر حسین ...