مادرتو ندیدن ، سرتو میبُریدن
مادرتو ندیدن ، سرتو میبُریدن
روی سینت پَرید و روی سینت دویدن
دستاش میلرزه ، خنجر میفته
با صورت رو خاک مادر میفته
وَ شِمرُ جالسٌ نفس مادرت گرفت
دوباره خنجرو به روی حنجرت گرفت
سرت رو که بُرید روبرو خواهرت گرفت
دوباره خنجرو به روی حنجرت گرفت
اومده مادرِ تو ، این دم آخرِ تو
با معجرش ببنده چندتا زخم سرتو
از بالای تل زینب میبینه
قاتل بالای سینت میشینه
وَ شِمرُ جالسٌ سینه با ساق پا شکست
به تو لگد که زد کمر مصطفی شکست
پهلوی مادرت دوباره بی هوا شکست
نعلا و پیکر تو ، نعلا و خواهر تو
جاش روی چادر من نعلا و مادر تو
راهی شیب گودالت کردن
با سُم مرکب پامالت کردن
وَ اَسرَجَت سرت چی آوردن به خاک و خون
وَ اَلجَمَت تنت شده چند تیکه استخون
تَنَقَبَت حسین شدی حا سین و یا و نون