چشماتو وا کن کبوتر خسته ی آشیونم
زمینه – شب دوم فاطمیه اول 1392
چشماتو وا کن کبوتر خسته ی آشیونم
بال و پرت سوخت میون آتیش یار مهربونم
دردت به جونم چرا دیگه تو خونه رو میگیری
دیدم به سختی چجوری تو داری وضو میگیری
وای ، وای ، وای
صورتت کبود ای یاس خونه ی علی
غرق خون شدی تنها بهونه ی علی
غصه های تو سنگین رو شونه ی علی
خدا یه رحمی کن به قلب خسته ی من
نشه شکسته تر دل شکسته ی من
... وای وای وای ، وای وای وای ...
بالا نمیاد چرا دیگه دستت رمق نداره
حیدر چجوری ببینه و دست روی دست بزاره
وقتی پا میشی چرا میگیری دستتو به زانو
آخه چجوری تورو زدن اینجوری زخم پهلو
وای ، وای ، وای
میزدن تورو اون از خداها بی خبر
غرق خون شدی با ضربه ای که زد به در
زد پرستوی عشقم دوباره بال و پر
چرا بال و پرت شکسته بال و پرم
نرو درد و بلاتو من به جون میخرم
... وای وای وای ، وای وای وای ...
مادر خودت خوب میدونی که خیلی برام عزیزی
غصم میگیره تورو میبینم داری اشک میریزی
پیر و شکسته شدی چرا مادر هنوز جوونی
زوده برا تو به زیر لب أَمَن یُّجیب بخونی
وای ، وای ، وای
چی اومد سرت پشت در آخه مادرم
دستتو بذار رو سینه ی پُر از غمم
پَر کشیدنت هرگز نمیشه باورم نرو
غمت نشسته روی سینه مادر من
بدون که رفتنت نمیشه باور من
... وای وای وای ، وای وای وای ...