ببین صدای گریه های من شده بلند
ببین صدای گریه های من شده بلند
برای بار آخرم شده فقط بخند
بخند و چشمای کبودتو به روم ببند
بخند که لحظه های آخرو عوض کنی
یه بار دیگه حال حیدرو عوض کنی
همه سفارشاتو کردی اما باز میگی
یادت بمونه که باید درو عوض کنی
به در نگاه نکن به قتلگاه محسنم
همش میگی مگه چی بود گناه محسنم
کی داغ بچتو سه ماهه به دلت گذاشت
یه روز میگیره دامنش رو آه محسنم
تو رو به جون من کنار من بمون
قرار قلب بی قرار من بمون
... نرو نرو ، نرو نرو بمون ...
نگو یه روز گرفتن از سرم عمامَمو
که نشنیده میگیرن این روزا سلامَمو
میبینی حال ذوالفقار در نیامَمو
به قلب زارم حق بده بسوزه دِق کنه
به ذوالفقار هم حق بده یه روزه دِق کنه
برای حیدرت همین بسه که چشمشو
به چشم نیمه باز تو بدوزه دِق کنه
چشاتو وا کن و نگاهتو بده نشون
تورو به جون خاطرات خوبمون بمون
منو نگاه کن و تو این غروب رفتنت
زمین نزن منو نرو به سمت آسمون
تو رو به جون من کنار من بمون
قرار قلب بی قرار من بمون
... نرو نرو ، نرو نرو بمون ...
بهت که گفتم بودم آخه بی خبر نرو
به قطره قطره اشکای دمِ سحر نرو
یا لااقل بدون همسفر سفر نرو
داری میری سفر دعا کن همسفر برام
میدونم این جدایی میشه دردسر برام
میری ولی برا دلی که میشه تنگ تو
دو خط نوشتی یادگاری روی در برام
نوشتی روی در که بچه هام فدای تو
الهی من فدای اشک بچه های تو
ببین حسینمو چجوری گریه میکنه
فدای غربت غریب کربلای تو
حسین حسین حسین کلام آخره
شاید که این سلام ، سلام آخره
... حسین ، حسین ، حسین ...
شاعر : محمد اسداللّهی
همه سفارشات کردی (اما) باز میگی