بیاین با هم بریم به سرزمین کربلا
شور - جلسه هفتگی 1392/07/10
بیاین با هم بریم به سرزمین کربلا
به یاد بچه های جنگ و شیمیائیا
همه حسینیا، همه حسینیا، همه حسینیا
به سینه سنگ سنگرای عشقو میزدن کجا بودیم
با رمز یا حسین به جبهه ها میومدن کجا بودیم
به عشق دشت کربلا شدن خونین بدن کجا بودیم
... آقای من اَبی عبدالله حسین ...
آقا فراق و هجر و دوریمو زِ کربلا
گـذاشته ام به پای اَلبَلاءُ لِلوَلا
سَلامُکَ علی، سَلامُکَ علی، سَلامُکَ علی
شبای جمعه ی حریم تو قشنگترین شبای من
منو به نوکری قبول کنی همین بسه برای من
بدون تو نمیرسه به جایی یا حسین صدای من
... آقای من اَبی عبدالله حسین ...
آقا با نوکریِ دست و پا شکسته ام
اگه نگیری دستمو زِ پا نشسته ام
خلاصه خسته ام، خلاصه خسته ام، خلاصه خسته ام
دلم خوشه که زلفمو گره زدم به پرچم عزات
رسونده ام خودم رو هرجوری بوده به کشتی نجات
به سینه و به سر زدن هامونه باقیات و صالحات
... آقای من اَبی عبدالله حسین ...
شاعر : محمدحسین مهدی پناه