تشنه ای که پِی آبه ، سبوی تو براش نابه
تشنه ای که پِی آبه ، سبوی تو براش نابه
از پادشاهی بالاترغلامیِ تو اربابه
فدای بیرق و علمت
فدای جرعه های غمت
که جام من رو پُر کرده
بوی غذای خوان کرم
دوباره بوی سیب حرم
مشام من رو پُر کرده
تو روضه ی تو شاه غریب
خون بُریر و جُون و حبیب
میجوشه تو رگ و ریشم
سگ سیاهو دُر میکنی
این تویی حُر رو حُر میکنی
اگه بخوای درست میشم
روی لبش روحی فداکه
سینه زنی که سینه چاکه
... آقام آقام ، حسین زهرا ...
میدونی این دو چشم تر بی تو نمیباره هیچ وقت
کریم گدارو پشت در نگه نمیداره هیچ وقت
به دعوت خودت اومدیم
تو هیئت خودت اومدیم
آخه مارو فرا خوندی
ورق ورق غزل به غزل
برای ما تو روز ازل
روضه ی کربلا خوندی
کاریه که فراق میکنه
دلمو نقره داغ میکنه
کرب و بلا ازت دورم
فدائی ام برا امیرم
باید برا حسین بمیرم
من مأمورم و معذورم
به زیر پات یه مشتِ خاکه
سینه زنی که سینه چاکه
... آقام آقام ، حسین زهرا ...
اینو بدون که دشمن ها ، ریشه رو میزنن تنها
این روضه ها صاحب داره امون زِ شبهه افکن ها
با حال کربلایی میگم
من اینو به اونایی میگم
که افتادن تو بیراهه
بی وفایی رو یاد نگیرید
از روضه ها ایراد نگیرید
چوب میخورید به واللّهه
بی او شور دل انگیزی نیست
غذای نذری که چیزی نیست
جون ما نذر آقامون
ذکرش عجب عقیقی شده
باید به هر طریقی شده
وا بشه به حرم پامون
برای کربلات هلاکه
سینه زنی که سینه چاکه
... آقام آقام ، حسین زهرا ...
تشنه ای که پِی آبه ، سبوی تو براش نابه
از پادشاهی بالاترغلامیِ تو اربابه
فدای بیرق و علمت ، فدای جرعه های غمت ، که جام من رو پُر کرده
بوی غذای خوان کرم ، دوباره بوی سیب حرم ، مشام من رو پُر کرده
تو روضه ی تو شاه غریب ، خون بُریر و جُون و حبیب ، میجوشه تو رگ و ریشم
سگ سیاهو دُر میکنی ، این تویی حُر رو حُر میکنی ، اگه بخوای درست میشم
روی لبش روحی فداکه ، سینه زنی که سینه چاکه
... آقام آقام حسین زهرا ، آقام آقام حسین زهرا ...
میدونی این دو چشم تر بی تو نمیباره هیچ وقت
کریم گدارو پشت در نگه نمیداره هیچ وقت
به دعوت خودت اومدیم ، تو هیئت خودت اومدیم ، آخه مارو فرا خوندی
ورق ورق غزل به غزل ، برای ما تو روز ازل ، روضه ی کربلا خوندی
کاریه که فراق میکنه ، دلمو نقره داغ میکنه ، کرب و بلا ازت دورم
فدائی ام برا امیرم ، باید برا حسین بمیرم ، من مأمورم و معذورم
به زیر پات یه مشتِ خاکه ، سینه زنی که سینه چاکه
... آقام آقام حسین زهرا ، آقام آقام حسین زهرا ...
اینو بدون که دشمن ها ، ریشه رو میزنن تنها
این روضه ها صاحب داره امون زِ شبهه افکن ها
با حال کربلایی میگم ، من اینو به اونایی میگم ، که افتادن تو بیراهه
بی وفایی رو یاد نگیرید ، از روضه ها ایراد نگیرید ، چوب میخورید به واللّهِ
بی او شور دل انگیزی نیست ، غذای نذری که چیزی نیست ، جون ما نذر آقامون
ذکرش عجب عقیقی شده ، باید به هر طریقی شده ، وا بشه به حرم پامون
برای کربلات هلاکه ، سینه زنی که سینه چاکه
... آقام آقام حسین زهرا ، آقام آقام حسین زهرا ...
شاعر : محمدحسین مهدی پناه