ببین دل پریشونو ، قیامت تو میدونو
ببین دل پریشونو ، قیامت تو میدونو
عمه چطور ببینم من غریبیِ عمو جونو
داره چشای من میباره
بی عمو زندگی نداره
ادامه ای برای من
مثل داداش بی کفنم
کاش مینوشت بابا حسنم
یه نامه ای برای من
شدیده بی قراریِ من
عمه ببین به یاریِ من
عمو جونم نیاز داره
کسی که سر بذازه به پاش
کسی که سر جداشه براش
یه سر سرفراز داره
میرم که آبرو بگیرم
تو بغل عمو بمیرم
... عمو عمو ، عمو حسین جان ...
اسیر درد این راهم ، به خدا مرد این راهم
منو به دست نیازی نیست که نوه ی یداللّهم
رجز حیدری میخونم
علی اکبری میخونم
میخوام که روسفید باشم
میشم فدای شاه غریب
میخوام تو این سپاه غریب
من آخرین شهید باشم
ناله ی آشنا میزنه
یکی داره صدا میزنه
این سینه چاک عاشق رو
از قافله عقب نمونم
دارم با هر نفس میخونم
واللهِ لا اُفارغ رو
چه خوبه رنگ و بو بگیرم
تو بغل عمو بمیرم
... عمو عمو ، عمو حسین جان ...
قرعه به رفتنم افتاد ، چشم تو به منم افتاد
مثل عمو اباالفضلم دست من از تنم افتاد
گوشه نگات گرفتش ازم
محبتات گرفتش ازم
تاب و تب یتیمی رو
جلوتر از تو پر کشیدم
خدارو شکر که من ندیدم
دو مرتبه یتیمی رو
چه شب بی فروغی شده
چه مقتل شلوغی شده
دیگه شکسته آئینت
غوغا به پا شُدِش نبینم
سرم جدا شُدِش نبینم
میشینه شمر روی سینت
تشنمه و سبو میگیرم
تو بغل عمو میمیرم
... عمو عمو ، عمو حسین جان ...
ببین دل پریشونو ، قیامت تو میدونو
عمه چطور ببینم من غریبیِ عمو جونو
داره چشای من میباره ، بی عمو زندگی نداره ، ادامه ای برای من
مثل داداش بی کفنم ، کاش مینوشت بابا حسنم ، یه نامه ای برای من
شدیده بی قراریِ من ، عمه ببین به یاریِ من ، عمو جونم نیاز داره
کسی که سر بذازه به پاش ، کسی که سر جداشه براش ، یه سر سرفراز داره
میرم که آبرو بگیرم ، تو بغل عمو بمیرم
... عمو عمو عمو حسین جان ، عمو عمو عمو حسین جان ...
اسیر درد این راهم ، به خدا مرد این راهم
منو به دست نیازی نیست که نوه ی یداللّهم
رجز حیدری میخونم ، علی اکبری میخونم ، میخوام که روسفید باشم
میشم فدای شاه غریب ، میخوام تو این سپاه غریب ، من آخرین شهید باشم
ناله ی آشنا میزنه ، یکی داره صدا میزنه ، این سینه چاک عاشق رو
از قافله عقب نمونم ، دارم با هر نفس میخونم ، واللهِ لا اُفارغ رو
چه خوبه رنگ و بو بگیرم ، تو بغل عمو بمیرم
... عمو عمو عمو حسین جان ، عمو عمو عمو حسین جان ...
قرعه به رفتنم افتاد ، چشم تو به منم افتاد
مثل عمو اباالفضلم دست من از تنم افتاد
گوشه نگات گرفتش ازم ، محبتات گرفتش ازم ، تاب و تب یتیمی رو
جلوتر از تو پر کشیدم ، خدارو شکر که من ندیدم ، دو مرتبه یتیمی رو
چه شب بی فروغی شده ، چه مقتل شلوغی شده ، دیگه شکسته آئینت
غوغا به پا شُدِش نبینم ، سرم جدا شُدِش نبینم ، میشینه شمر روی سینت
تشنمه و سبو میگیرم ، تو بغل عمو میمیرم
... عمو عمو عمو حسین جان ، عمو عمو عمو حسین جان ...
شاعر : محمدحسین مهدی پناه
تا فردا تو وبلاگ قرار میدم
موفق باشید
انجام میشه.
موفق باشید