دوست دارم لحظه ی حرمت رو دیدنو
دوست دارم لحظه ی حرمت رو دیدنو
وقت به حرمت رسیدنو ، اسم تورو شنیدنو
دوست دارم خنده ی رو لب سینه زنو
روضه های شَه بی کفنو ، آقامون امام حسنو
به احترام رقیه ، فقط به نام رقیه
میخوام که اسمم عوض شِه بشم غلام رقیه
... حسین جانم ، حسین جان ...
دوست دارم سینه زدن پُر حرارتو
با نوکرای تو رفاقتو ، دسته جمعی زیارتو
دوست دارم روضه خونای با محبتو
مُستمعی که داره دقتو ، دوست دارم من هیئتو
بازم به پا شد ولوله ، بریم حرم با هروله
دوست ندارم دشمناتو لعنت خدا به حرمله
... حسین جانم ، حسین جان ...
دوست دارم منبر و صحبتای عالمو
هر کی شده برا تو خادمو ، هم اکبر و هم قاسمو
دوست دارم خستگی های تو محرمو
بیرق و علما و پرچمو ، هر کی نذاشت برات کَمو
کارمه هر روز و هر شب ، یاد تو باشم مرتب
شرط مسلمونیِ ما اینه که بشیم کلب زینب
به احترام اباالفضل ، فقط به نام اباالفضل
میخوام که اسمم عوض شِه بشم غلام اباالفضل
... حسین جانم ، حسین جان ...