مادر بده شال منو که بیقرار هیئتم
واحد – شب 29 صفرالمظفر 1392
مادر بده شال منو که بیقرار هیئتم
خدارو صد مرتبه شکر فاطمه کرده دعوتم
بازم میخوام یه پشت پا به هرچی که هست بزنم
میخوام دیوونه شَم چرا دعوتشو پس بزنم
من تا ابد دلم به شور و شِینه
اینجا خودِ بهشت عالمینه
جنت و رضوان دلم به ولله
خیمه ی شاه بی کفن حسینه
... حسین ثارالله ، حسین ثارالله ...
با کوه آه و معصیت منو بخر موقتاً
رو سیَهَم ولی حسین کَلب در رُقیتم
من از تبار روضه ام شفا گرفته ی چشات
تو کشته ی اشک منی منم قتیل کربلات
هزار و چهارصد ساله با تو مستیم
به عشق زینب تو سر شکستیم
راه رسیدن به خدا زیاده
ولی تو راه تو خداپرستیم
... حسین ثارالله ، حسین ثارالله ...
خوب میدونی ارادتم به تو نمیشه کم یه دم
تو طول هفته سینه زن ، محرمات علم کِشم
من که دوسِت دارم میگم یا لَیتنا کُنا مَعَک
هر کی دوسِت داشت فَبِها هر کی نداشتم به درک
اباالفضلت به شام تیره مهتاب
خودت که شاه این دلای بی تاب
با کاری که تو کردی روز عاشور
محاله پرچمت بخوابه ارباب
... حسین ثارالله ، حسین ثارالله ...