سلام بر لب تشنه ی حسین
هیئت بین الحرمین طهران
سلام بر لب تشنه ی حسین
زمزمه ی قبل نوشیدن آبه
غروبا که تقریباً دم اذونه
فقط دلم پِی اصغر ربابه
حالم خرابه ، حالم خرابه ، حالم خرابه
با زبون روزه ، بین سوز روضه
قَسَمِت میدم به مادرت ولم نکن
آقاجون میترسم تورو از دست بدم
تورو جون زینبت ولم نکن
تو که بهترینی ، شاهدی میبینی
که برا عزیزامم اینطوری من گریه نکردم
به جون رقیه تا که جون دارم من
تا دم مرگم آقا دور شما میگردم
... عشق حسینه، من به دنیا اومدم نوکر اربابم باشم ...
الهی من به فدای تو بشم
که اسمِ تو ذکر ماه رمضونه
یه کاری کن که دارم دیوونه میشم
دوباره این دلم انگار نگرونه
باز نگرونه ، باز نگرونه ، باز نگرونه
غم به جونم اومد ، که خزونم اومد
تا جوون مرگ نشدم حرم بده
صبر من سر اومد ، باز کبوتر اومد
سمت بین الحرمین پَرم بده
بسه روسیاهی ، آقاجون نگاهی
از همون نگاها که کردی به حُر
دنبال گداها تو خودت میگردی
میگی از هر کی بُریدی از رقیه دل نبُر
... عشق حسینه، من به دنیا اومدم نوکر اربابم باشم ...
ببین عرق کردم و خسته شدم
اینا همش از علاقم به رقیه ست
هر کسی که سینه زن برا تو آقا
تذکره ی کربلاش دست رقیه ست
دست رقیه ست ، دست رقیه ست ، دست رقیه ست
میزنی توو سینه ، بی بی جان میبینه
افتخار میکنه به سینه زناش
هر کسی که اسم بی بی رو صدا زد
ضامنش میشه بدون پیش باباش
نَه برای جنت ، نَه برای حاجت
من فقط به خاطر خودت میخونم
نَه برای مستی ، برا مِی پرستی
من فقط تو راه عشق توئه که دیوونم
... عشق حسینه، من به دنیا اومدم نوکر اربابم باشم ...