بگو با دل حزین ای نسیم سحری
بگو با دل حزین ای نسیم سحری
بده از لیلی به این دل مجنون خبری
بگو از کرب و بلا عشق دلها چه خبر
اولش بگو که از خود لیلا چه خبر
بگو از صحن و سرای اباالفضل چه خبر
بگو از کبوترای اباالفضل چه خبر
وقتی که دیگه از دوری بریدم
خیلی وقته که لیلامو ندیدم
چطوری خودمو آروم کنم من
وقتی غم توی قلبم لونه کرده
منو عشق حسین دیوونه کرده
چطوری خودمو آروم کنم من
... حسین وای وای ، حسین وای وای ...
یکی از حال و هوای حرم برام بگه
یکی از گلدسته های حرم برام بگه
یکی از شیش گوشه و خیمه گاه برام بگه
یکی از علقمه و قتلگاه برام بگه
کِی میشه کرب و بلا رو با چشمام ببینم
کِی میشه بیام تو جنة الارباب بشینم
خیلی وقته دلم تنگه حسینه
تو دلم داغ بین الحرمینه
چطوری خودمو آروم کنم من
خیلی وقته که صحنشو ندیدم
اذون حرمش رو نشنیدم
چطوری خودمو آروم کنم من
... حسین وای وای ، حسین وای وای ...
نکنه ولم کنی برم آواره بشم
عشقتو نفهمم و دیگه بیچاره بشم
نکنه اصلو رها کنم از تو رد بشم
نکنه فقط من عاشق یک گنبد بشم
نکنه تو این زمونه به بیراهه برم
تورو جون مادرت کرمی کن با کرم
نکنه آقا از چشات بیفتم
نذاری دیگه من به پات بیفتم
چطوری خودمو آروم کنم من
اگه امضا نشه غلامیِ من
همه جا میپیچه بد نامیِ من
چطوری خودمو آروم کنم من
... حسین وای وای ، حسین وای وای ...