بوی حرمت میپیچه توی هیئت آقا
واحد - جلسه هفتگی 1395/04/30
بوی حرمت میپیچه توی هیئت آقا
که دل منو میبره یه نفس کربلا
سینه میزنم میرسم پای ایوون طلا
خدا میدونه که دلم حرم تو شده
شامل نگاه پُر از کرم تو شده
دخیل ضریح تو و علم تو شده
حالا که یه روز میمیرم چی میشه تو روضه باشه
بمیرم و روح از تنم روونه ی کربلا شِه
... آقام آقام ای ، آقام ای آقام ای ، یا حسین ...
همه میدونن اینو که تویی آقای من
روزی منو میذاری توی دستای من
الهی که باز به حرم وا بشه پای من
تو اگه بخوای همه چیمو میذارم میام
تو که میدونی هیچ جا کرب و بلا نیست برام
تویی که فقط جنت منی و والسلام
وقتی که میکشم نفس تو هوای کرب و بلا
مرغ دل من میپره تو دل حرم بی هوا
... آقام آقام ای ، آقام ای آقام ای ، یا حسین ...
تورو به جون مادرت منو یادت نره
منی که سر سفره تون زندگیم میگذره
به روی سرم سایه ی کرم حیدره
دیوونه شدم وقتی به تربتت لب زدم
آتیش غمو به دل خستم هر شب زدم
شاهدی چقدر سینه از غم زینب زدم
تا که زیر پرچمشی دیگه چی میخوایم از خدا
یه آرزو مونده فقط مارو ببره کربلا
... آقام آقام ای ، آقام ای آقام ای ، یا حسین ...