ناجی پل صراطم ، من عاشق کربلاتم
ناجی پل صراطم ، من عاشق کربلاتم
میکُشی منو اینجوری آقا آخر از غمت
جونم رو بگیر یا تو روضه ها یا تو حرمت
حرفم اینه خوش به حال هر کی حرمت رفت
هر کسی که یک بار آقا زیر علمت رفت
خوش به حال اونی که آقا گنبدتو دید
از دنیا آقاجون با دلی پُر از غمت رفت
اگه بی تابم ، اگه بیچارم
خدایا شکرت حسینو دارم
آقای منی من عبد و گدات
من نوکرتم خاک کف پات
از خدا میخوام کربلا برم با سینه زنات
... یا حسین ، حسین حسین حسین جان ...
من جزو فدائیاتم ، آقا یکی از صفاتم
گریه کردن و سینه زدنه با اسم شماست
شالی که روی دوشمه آقا مال کربلاست
کربلا میخواستم همیشه زیر علم ها
سینه بزنیم با رفیقام بین حرم ها
هر قدم تو راه کربلا حکم بهشته
روزیم بشه کاش با مادرم از اون قدم ها
میخوام مشمول عنایت باشم
زمان مرگم تو روضت باشم
دل تنگم آقا قرار ما چی بود
سینم رو ببین سُرخه و کبود
آقا رفیقام کربلا میان رسمش این نبود
... یا حسین ، حسین حسین حسین جان ...
من کلب مخدراتم ، دست زینبه براتم
کربلای تو بین الحرمین دنیای منه
گوشه ی ضریح پایین پای تو جای منه
خوبی همه جوره آقاجون اما بَدیم ما
وا کن درو که از راه دوری اومدیم ما
مارو تا نجف هم ببری حله آقاجون
تا کرب و بلا باقی راهو بلدیم ما
من آقا روی شما حساسم
غلام زینب ، سگ عباسم
با اسم شما در شورم و شِین
حضرت قمر ، سقای حسین
صاحب علم و صاحب هیئت بین الحرمین
... یا حسین ، حسین حسین حسین جان ...
شاعر : محمد ابراهیمی اصل