از مکه قدم قدم رفت ، صاحب حرم از حرم رفت
شور - شب سوم ایام مسلمیه 1394
از مکه قدم قدم رفت ، صاحب حرم از حرم رفت
وقتی قافله راه افتاد تا کرب و بلا دلم رفت
ای خدا قراره چه خبر بشه
نکنه رباب بی پسر بشه
آسمون حسین بی قمر بشه
واویلا ، واویلا ، واویلا
اِرباً اِربا نشه علی اکبرش
توی قتلگاه نریزن سرش
از تو آسمون میگه مادرش
... فی امان الله ، اَبی عبدالله اَبی عبدالله ...
وقتی میزنی پَر و بال ، میشه بدن تو پامال
زینب روی تل میبینه زهرا میرسه به گودال
پیراشون با عصا زدنت حسین
پُر نیزه شد بدنت حسین
چرا بوریاست کفنت حسین
واویلا ، واویلا ، واویلا
سنگ میباره رو سنگ توی قتلگاه
آخه فهمیدن نداری سپاه
سمت خیمه ها میره ذوالجناح
... فی امان الله ، اَبی عبدالله اَبی عبدالله ...
وقتی سرتو بریدن ، بال و پرتو بریدن
انگشت تورو برای انگشتر تو بریدن
لشکر بی حیا پِی غارتن
زن و بچه ها تو اسارتن
بعد تو سیاه میکنن به تن
واویلا ، واویلا ، واویلا
شد دل بیقرار پُر ماتمت
آرزوم اینه زیر پرچمت
برسم بازم به مُحرمت
... فی امان الله ، اَبی عبدالله اَبی عبدالله ...