پیش از آنی که عزادار محرم باشی
پیش از آنی که عزادار مُحرم باشی
سعی کن در حرم دوست تو مَحرَم باشی
خاک از حُرمت شش گوشه ی او حُرمت یافت
گر شوی خاک رهش قبله ی عالم باشی
منزلت نیست تو را بی مدد مِهر حسین
گرچه موسی شوی و عیسیِ مریم باشی
گرچه نیکوست به اندوه و غمش ناله زدن
سعی کن زینت این روضه و پرچم باشی
شادی هر دو جهانت به خدا تأمین است
گر در این ماه عزا همسفر غم باشی
صاحب بزم حسین است و علی و زهرا
نکند غافل از این محفل ماتم باشی
همره زمزم اشکی که تو را بخشیدن
میتوان مُحرِم بیت اللهِ اعظم باشی
به همان دست و سر و سینه ی مجروح قسم
شرط عشق است بر این زخم تو مرهم باشی