من مادرم و هستیمو پای تو میریزم
زمینه - شب هفتم محرم الحرام 1395
من مادرم و هستیمو پای تو میریزم
باید که امیدت به خدا باشه عزیزم
اشکات درآورد اشک بابا اشک عمو رو
مادر دعا کن تیر نزنن مشک عمو رو
لالا گلم کم شد گریه های تو
لالا گلم زخمیه صدای تو
لالا گلم میترسم برای تو
لالا گلم این که میتپه دله
اگه بری خیمه میشه ولوله
هراسونم من از اسم حرمله
... علی علی ، لالایی علی علی ...
مثل سیر و سرکه دل من میجوشه مادر
خیمه بمون و دور نشو از آغوش مادر
اون جانب میدون یه سپاه پُره گرگه
آخ تیر سه شعبه واسه ذبح تو بزرگه
مادرِ تو هستش زار و دل غمین
به حال من رحمی کن ای نازنین
آخه ببین حرمله کرده کمین
چشمای تو از رفتن خبر میدن
جوابتو روو دست پدر میدن
جوابتو با تیر سه پَر میدن
... علی علی ، لالایی علی علی ...
رفتی و تا برگردی هزار جا میره این دل
برگشتِ به خیمه برا بابا شده مشکل
سخته که ببینی گُلو با ساقه ی خونی
روو دست بابات مونده یه قنداقه ی خونی
بارونیه چشم ابر مادرت
دعا بکن واسه صبر مادرت
قبر تو کاش میشد قبر مادرت
این پریشون حالی من رو میکُشه
این بی پر و بالی من رو میکُشه
گهواره ی خالی من رو میکُشه
... علی علی ، لالایی علی علی ...
ماشاءالله هم به شما و وبلاگتون هم به آقا جواد
یاحسین