زور بازوی علی حیدر کراری
تک – جلسه هفتگی 1395/12/04
زور بازوی علی حیدر کراری
علمداری ، علمداری
تو وزیر شاهی و سید و سالاری
علمداری ، علمداری
به سپاه کربلا میر و علمداری
علمداری ، علمداری
محشری وقتی که شمشیرتو برداری
علمداری ، علمداری
قیامتی وقتی قدم رو خاکا میذاری
تو بچه ها رقیه رو خیلی دوسش داری
ای آب آورم ، سقای حرم
بَه بَه وقتی که زینب میگه برادرم
... یا عباس یا سیدی ، یا عباس یا سیدی ...
توی عالم منم و یه مرد با احساس
عمو عباس ، عمو عباس
تو شجاعت و ادب خدایی بی همتاست
عمو عباس ، عمو عباس
دور خیمه ها میگرده چقدر غوغاست
عمو عباس ، عمو عباس
پسر اُم بنین و حضرت زهراست
عمو عباس ، عمو عباس
کسی که تکیه گاه آسمون به دستاشه
مگه میشه با بودنش رقیه تنها شِه
ای صاحب علم ، سقای حرم
بَه بَه وقتی که زینب میگه برادرم
... یا عباس یا سیدی ، یا عباس یا سیدی ...
تویی استاد نبرد قاسم و اکبر
یل حیدر ، یل حیدر
توی معرکه اسیرت شده یک لشکر
یل حیدر ، یل حیدر
رفته این شجاعتت به فاتح خیبر
یل حیدر ، یل حیدر
علمت فوق علم هاست توی محشر
یل حیدر ، یل حیدر
چرخش شمشیر تو توی معرکه زیباست
با ضربه هات صدا میاد ماشاءالله یا عباس
میر لشکرم ، سقای حرم
بَه بَه وقتی که زینب میگه برادرم
... یا عباس یا سیدی ، یا عباس یا سیدی ...