یه لحظه هایی توی زندگیمون هست
یه لحظه هایی توی زندگیمون هست
یه لحظه هایی که طلایی و نابه
درست مثه زمانی که حرم باشی
ببینی روبروت ضریح اربابه
دلم با گوشه چشم تو به غارت رفت
کربلا هر کی رفت با یک اشارت رفت
خودش اومد دلش رو جا گذاشت اونجا
هر کی فقط برا یه بار زیارت رفت
میخوام که مدیون چشم ترم باشم
من این شب جمعه میخوام حرم باشم
میگم گرفتارم ، به غم گرفتارم
من تو بهشت هم برم به حرم گرفتارم
... حسین حسین آقا ، حسین حسین آقا ...
با این که گاهی وقتا دل پریشونیم
با اینکه از دست زمونه دل خونیم
ما قدر لحظه لحظه های روضت رو
ما قدر این حسین حسینُ میدونیم
با اینکه بعضیا میگن با سوز و آه
خوشا به حال حاجیای بیت الله
ولی یقین دارم که حاجیا میگن
خوشا به حال زائرای ثارالله
وقتی ازت دورم کار من افسوسه
دردام دوا میشه خرجش یه پابوسه
خدایی که عرشِ برینه درگاهت
کاش بشیم یه روز از مقربین درگاهت
... حسین حسین آقا ، حسین حسین آقا ...
حسینه و یه عالمی بدهکارش
سلام ما به نوکرای دربارش
حالا زمان اون شده بگیم با هم
سلام ما به ساقیِ علمدارش
حالا که دل هامون شده پُر از احساس
چیکار داریم با حرفای عوامُ الناس
به ما میگن نگید سگ اباالفضلید
میگیم اصلاً ما میمیریم برا عباس
کرب و بلا رفتی ای عاشق بی دل
یادت نره اول صحن ابوفاضل
چه خوب به نوکرها نشون دادن راهو
از وزیرش بگیر اذن زیارت شاهو
... حسین حسین آقا ، حسین حسین آقا ...