من از تب و تاب حرم آقا بیمارم
شور - شب 19رمضان المبارک 1394
هیئت بین الحرمین طهران
من از تب و تاب حرم آقا بیمارم
از هرچه به غیر از حرم توست بیزارم
از بس که خیال صحنت آقا رؤیامه
شب ها سرمو به روی تربت میذارم
عاشق شدن از عمق نگات عالمی داره
خوشبخت منم که زیر پات عالمی داره
دل دل نکن از کنار من رد بشو آقا
هر روز سر این کوچه گدات عالمی داره
آقای زندگانی
خورشید کهکشانی
دریای بیکرانی حسین
... اربابم ای حسین جان ...
هر شب غمِ تو ابر تموم اشکامه
اسم تو همیشه روی قلب لبهامه
آقا به خودت قسم برا تو مجنونم
یک لحظه نگاه تو تموم دنیامه
ماشاءالله ببینید که حرم چه صفا داره
صحن و گنبد شاه کرم چه صفا داره
از هر طرفی داره میاد عطر بوی یاس
این عطر نجیب مادرم چه صفا داره
آقای زندگانی
خورشید کهکشانی
دریای بیکرانی حسین
... اربابم ای حسین جان ...
من کَلب علمدارم و از عشق لبریزم
پیمانه ی باده به دهانم میریزم
هر لحظه به این نوکریِ تو میبالم
از بس که جنون گرفتم از مِی سَرریزم
دنیا بشه آواره تر اصلاً که خیالی نیست
قلبم بشه بیچاره تر اصلاً که خیالی نیست
من کَلب اباالفضلم و مست حضرت یاسم
غم ها بشه صد برابر اصلاً که خیالی نیست
آقای زندگانی
خورشید کهکشانی
دریای بیکرانی حسین
... اربابم ای حسین جان ...