سی ساله بی تاب همین دقیقه ام
هیئت بین الحرمین طهران
سی ساله بی تاب همین دقیقه ام
خوش اومدی بانوی خوش سلیقه ام
خوش اومدی به خونه بانو
سلام عاشقونه بانو
دیگه ازم روو نمیگیری
خوب شده زخم گونه بانو
هواتو کردم
صفا آوردی مهربون دورت بگردم
اومدی حتماً ببندی زخم سرمو دوای دردم
دورت بگردم
حالمو دیدی
فُزتُ و رب الکعبه مو تو هم شنیدی
دلم گرفته خوب موقعی به داد حیدرت رسیدی
حالمو دیدی
... ببین حبیبه ، علی غریبه ...
اومدی روز آخرو درست کنی
حلوای ختم حیدرو درست کنی
یادته روزای جوونی
دم بهار خونه تکونی
سفره میذاشتی توی ایوون
با هم میخوردیم لقمه نونی
دلم رو بُردی
اومدی راستی گُلمو به کی سپردی
یا اینکه اصلاً میخوای بگی محسنمو همرات آوردی
دلم رو بُردی
کجایی بابا
دیگه تموم شد اون همه جدایی بابا
میخوام بخونم یه دل سیر بالا سرت لالایی بابا
کجایی بابا
... ببین حبیبه ، علی غریبه ...
دیشب دیدم قدم توو خونه میزنی
باز موی زینبِینو شونه میزنی
رفتی غمات برای من موند
یه حرفی توو دل حسن موند
یه بقچه موند روو دست زینب
الآن ازش دوتا کفن موند
دوتا کفن موند
یکی برا من و یکی برا حسن موند
از این کفن ها برا حسینِ بی کفن یه پیرُهن موند
یه پیرُهن موند
کفن نداره
میره توو قتلگاه با یه پیرهن پاره
یه نانجیبی میاد همین پیرهنو از تن درمیاره
پیرهن پاره
... ببین حبیبه ، حسین غریبه ...