ویران شده خانۀ امید ، بقیع و کاشانۀ امید
ویران شده خانه ی امید
بقیع و کاشانه ی امید
بقیة الله ، آجرک الله ، ای آنکه داری قنوت صبر
آقا مدد کن تو جان زهرا بشکن از این غم سکوت صبر
شیعه کفن پوش آماده ی رزم در لشکرت ای صاحب زمان
فرمانده ی عشق یاهو کشد تا که بشنود گوش این جهان
تا کِی خموشی ، این پرده پوشی ، گردیده چون شیعه بیقرار
دست عَدو را کوته کن آقا با ضرب شمشیر ذوالفقار
... ای یوسف زهرا اَلعجل ، ای یوسف زهرا اَلعجل ...
غضب کن ای شاه علقمه
شده جسارت به فاطمه
بنشان به جا دشمن علی را ای پهلوان دشت بلا
مدد کن آقا حرم بسازیم برای زهرا چون کربلا
تا کِی بکوبد شیعه سرش را آقا چو بر دیوار بقیع
پنهان بریزد اشک از دو دیده از غربت غمبار بقیع
ما در صف تو ، جان بر کف تو ، در انتقام یاس علی
عدو بداند ، زنده نماند ، غضب کند عباس علی
... مدد مدد شاه علقمه ، مدد مدد شاه علقمه ...
کرده جسارت خصم پلید
بر ساحت قرآن مجید
دست یدالله کوته نماید دستان ناپاک دشمنان
دیگر نمانده طاقت که شیعه گیرد زبانش را بر دهان
ای حافظ دین ، قرآن و عترت ، امام هشتم آقا مدد
خشمی نشان دِه به خصم جانی توهین شده بی حد و عدد
الله اکبر ، الله اکبر ، شد بانگ تکبیر شیعیان
از خشم حیدر ، امیر و صفدر ، شد نفرت ما دیگر عیان
... شاه خراسان امام رضا ، شاه خراسان امام رضا ...