آه ای فلک ، آه ای خدا ، از حال مرتضی
هیئت بین الحرمین طهران
آه ای فلک ، آه ای خدا ، از حال مرتضی
قدِ یه عمر دلگیره از دنیای بی وفا
از آسمون میباره خون طوفانیه هوا
بارون میاد ، میپیچه باد مابِین کوچه ها
میده منادی ندا ، قَد قُتِلَ المُرتضی
توو آرزوی زهراست ، دلتنگ بوی زهراست
قلبی که قدِ سی سال بی تاب روی زهراست
... مظلوم علی ، مظلوم علی ...
سوز و سحر ، از خون سر ، خونی شده ردا
برگشته از مسجد ولی قوت نداره پا
یعنی دلش رفته کجا ، شاید به نینوا
روح القُدُس سر داده با صد ناله یکصدا
کوفه شده کربلا ، قَد قُتِلَ المُرتضی
پا میشه و میشینه ، آخ زینبش نبینه
سخته ببینه یک روز چکمه سیاه و سینه
... مظلوم حسین ، مظلوم حسین ...