به مبارزان سُفله شده سد راه اباالفضل
به مبارزان سُفله شده سد راه اباالفضل
به دفاع حق زِ باطل شده دادخواه اباالفضل
چه بگویم از جمالش ، به دو ابروی هلالش
که زده هزار طعنه به فروغ ماه اباالفضل
بنگر به حکم سلطان که چه ارتقا گرفته
به سپاه عشق بازان شده سر سپاه اباالفضل
... اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل ...
شب قبر و وحشت اینه به تو از نکیر و منکر
چو زند سر مزارت علم سیاه اباالفضل
به ترازوی عدالت چو فزون شود گناهم
به شفاعت تو آید صف دادگاه اباالفضل
به زیارت حسین چون رَه کربلا بگیری
زِ ادب اجازه خواهی زِ وزیر شاه اباالفضل
... اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل ...
برو ای صبا پیامی به شهنشه نجف دِه
که کنار نهر علقم زده پایگاه اباالفضل
به فنون جنگ وارد ، زده ضربتی به مارِد
پسر ابوالعجایب یَل رزم گاه اباالفضل
چو بر آتش جهنم یه اشارتی نماید
به خدا بمیرد آتش چو غضب کند اباالفضل
به کجا روی که جز او نَبُوَد پناهگاهی
نگران نباش خوش زان دَهَدت پناه اباالفضل
... اباالفضل ، اباالفضل ، اباالفضل ...