از بهر پای بوس تو لب آفریده اند
شعرخوانی - جلسه هفتگی 1396/05/11
از بهر پای بوس تو لب آفریده اند
لعل لبت چشیده رطب آفریده اند
یک ذره از خضوع تو دیدند در ازل
با آن برای خلق ادب آفریده اند
مهتاب یک رشنه زِ روی قشنگ توست
با تار زلف ناز تو شب آفریده اند
ناز تو و نیاز من و قصه ی فراق
درمان اشتیاق طلب آفریده اند
ترکیبی از تمام امامانی و تو را
در کارگاه عشق عجب آفریده اند
حسی ورای مذهب و دین است عشق تو
تا بر سری به عشق وهب آفریده اند
پای پیاده سوی تو می آیم و خوشم
در راه دوست رنج و تُعَب آفریده اند
ای ثامن الحجج به خدا مشهد تو را
بهر شفای درد مطب آفریده اند
نام رضا که میبَرم از بند رَسته ام
زیرا زِ بهر توبه سبب آفریده اند