چشمامو میبندم چشم دلو باز میکنم
زمینه - جلسه هفتگی 1396/06/18
چشمامو میبندم چشم دلو باز میکنم
تا حرم پرواز میکنم
قصه ی عاشقیو تو خیالم آغاز میکنم
دست به سینه دارم سلام میدم سلام آقا
تو هستی بامرام آقا
من که لیاقت ندارم خودت زدی صدام آقا
من و یه دریا اشک شوق که از کرم تو دارم
من و یه دنیا خاطره که از حرم تو دارم
... آقام آقام آقام رضا ، آقام آقام آقام رضا ...
تو حرم یه زائر بند دلش پاره میشه
اونی که دوست داره میشه
تو ازدحام بازم محو صدای نقاره میشه
خوش بحال زائر چه حالی و عجب هوایی
چه خادمای باصفایی
وقتی که شاه رئوف باشه چه لذتی داره گدایی
مناره های مرقدت ، پرچم رو گنبدت
هر کسی ببینه میگه یه عالم و یک مشهده
... آقام آقام آقام رضا ، آقام آقام آقام رضا ...
مثل یک کبوتر تو آب و دون بهم دادی
تو سایه بون بهم دادی
جایی نداشتم بپرم تو آسمون بهم دادی
مثل یک کبوتر پرم بده با زائرا
مثل تموم شهدا
پَر بزنه یه شب دلم تو آسمون کربلا
صحن حرم افلاکیه ، روضه خون حسین کیه
صدا صدای مادره که چادرش هم خاکیه
... غریب مادر یا حسین ، غریب مادر یا حسین ...
اصلاح شد.