برا کبوترای بی پر و بال پرای روی علمت قشنگه
شور – جلسه هفتگی 1394/06/11
برا کبوترای بی پر و بال
پرای روی علمت قشنگه
غروب دریا برا من قشنگ نیست
فقط غروب حرمت قشنگه
آسمون رؤیایی ، غروب تماشایی
چشاتو ببند برو حرم خیال کن اونجایی
جونو به لب آورده ، آخه دلمو برده
یه ضریح دیدنی یه گنبد تماشایی
اگه یه روز براتمون امضا شِه
بریم با هم تا حرم ثارالله
نماز مغرب حرم عباسیم
نماز عشاء حرم ثارالله
... حسین حسین ، حسین اباعبدالله ...
الهی که برات کربلارو
تو دستای سینه زنم بذارن
الهی بعد مردنم یه ذره
تربتتو تو کفنم بذارن
با تو خوبه تقدیرم ، برای تو میمیرم
میمیرم و پَر درمیارم تا کربلا میرم
رسیده جونم بر لب ، به یاد غم زینب
وسط زمین کربلای تو زمین گیرم
با منکرای تو مرامم بغضه
با نوکرای تو مرامم حُبه
دلش نمیاد بره جای دیگه
زائری که میاد به زیر قُبه
... حسین حسین ، حسین اباعبدالله ...
با ذکر اَلدخیل آقام اباالفضل
با ذکر حضرت باب الحوائج
الهی که یه روز عاشورایی
باشیم میون دسته ی طویرج
با چشای بارونی ، بری با پریشونی
مسیر حرم تا حرم حسین و سقا رو
آخه با دلی خسته ، وسط همین دسته
به سینه و سر زنان دیدن مهدی زهرا رو
لطفی همیشگی به ما نوکرها
منتقم تو اباصالح داره
نمیشه دور تو نگردم آقا
ضریح تو مگه مشابه داره
... حسین حسین ، حسین اباعبدالله ...