گفتی که از شهر کوفه دو سه خطی بنویس
گفتی که از شهر کوفه دو سه خطی بنویس
گفتی که مثل مدینه غریبه هست یا که نیس
من برات نامه نوشتم با غم و اشک زیاد
تا تَه قصه رو دریاب از همین کاغذ خیس
حرفای مردم کوفه یه دروغ بود تو نیا
بازار آهنگراشون چه شلوغ بود تو نیا
فانوسای دستشون برای همراهی تو
یه چراغ نیمه جونِ بی فروغ بود تو نیا
... یا حسین میا به کوفه ، یا حسین میا به کوفه ...
واسه سر بریدن تو همه آماده میشن
من یه چیزو خوب میدونم که اینا خیلی بدن
دستای سنگینشون قلبمو آتیش میزنه
زن و بچه نمیفهمن همه شونو میزنن
شمشیرا شدن آماده یا حسین کوفه نیا
حیله ی اِبن زیاده یا حسین کوفه نیا
با زن و بچه ها برگرد دل من شور میزنه
اینجا نامَحرم زیاده یا حسین کوفه نیا
... یا حسین میا به کوفه ، یا حسین میا به کوفه ...
از سر دارالاماره تورو میزنم صدا
حرف مردمش دروغه یه قدم اینجا نیا
دلم از غصه گرفته برا دخترای تو
اینجا نقشه ها کشیدن واسه ی گوشواره ها
تشنه ی آبم و فکرم لبای شیش ماهته
اینجا من تنهای تنها شب و روزم غربته
اینجا نامردی زیاده آدماش رحم ندارن
اینجا بچه هارو کشتن واسشون یه عادته
... یا حسین میا به کوفه ، یا حسین میا به کوفه ...