تو مثه نم نم بارون یه هدیه از خدایی
واحد - شب سوم محرم الحرام 1396
تو مثه بارون نم نم یه هدیه از خدایی
تو ملیکه ی حسینی دختر کرب و بلایی
حس خوب سر سپردن توی راه تو قشنگه
یه نگاهی کن بهم چون نیم نگاه تو قشنگه
بنت الکرم رقیه ، سایه سرم رقیه
اسمتو میذارم یه روز رو دخترم رقیه
صاحب لوا رقیه ، عشق خدا رقیه
نقطه ی حساس همه سینه زنا رقیه
دل میبَری با نظری
تک تک این سینه زنارو میخری
از همه تو دل میبَری
وقتی روی دوش علی اکبری
... سیدتی ، سیدتی ، سیدتی رقیه ...
حرف عقلمه من اصلاً سر سودایی ندارم
جز در خونه ی بابات به خدا جایی ندارم
ظرف قلب منو پُر کن فدای دست کریمت
سینه زن به وقتش حتماً میشه سرباز حریمت
عشق تموم خیمه ، عشق عمو رقیه
با خطبه ی محکم تو لرزید عدو رقیه
شیرین زبون رقیه ، عزیز جون رقیه
زیبایی رُخت مثه رنگین کمون رقیه
ملیکه ی هر دو جهان
کرانه ی لطف توئه چه بی کرون
امضا بکن یه شب بی بی
کرب و بلا بیام درست دم اذون
... سیدتی ، سیدتی ، سیدتی رقیه ...
نخ چادر تو واسم مثه اِکسیر حیاته
عالم و آدم بی بی جون سر سفره ی باباته
پدر تو خوب میدونه که چقدر واسم عزیزی
کفترم رو گنبد تو ، تو واسم دونه میریزی
رمز شبه اباالفضل ، تاب و تبه اباالفضل
ذکر رقیه جان شده ذکر لب اباالفضل
سربند یا رقیه میبنده تا اباالفضل
حساب کل دشمنا میمونه با اباالفضل
انگیزه ی رزم همه
خصال تو درست مثال فاطمه
سمت خودت پرم بده
جون بابات یه اربعین حرم بده
... سیدتی ، سیدتی ، سیدتی رقیه ...
شماها چرا امکان دنبال کردن وبلاگتون رو غیر فعال می کنید؟
امکان دنبال کردن وبلاگ فعال شد.