نبض لبم کرب و بلا ، خواب شبم کرب و بلا
شور - شب هشتم محرم الحرام 1396
نبض لبم کرب و بلا ، خواب شبم کرب و بلا
قافله داره میره و من عقبم کرب و بلا
هر چی میگم کرب و بلا دلم آروم نمیشه
ان شاءالله این روزای نوکری تموم نمیشه
هر چی بهت سلام میدم هیچی همون سلامی
که میدیدم گنبدتونو روبروم نمیشه
نمیشه یه بار بیام به کربلا و برنگردم
نمیشه بذاری دست گرمتو رو دست سردم
مگه میشه که بیام زیارت و بگی ندیدم
مگه میشه که بهم بگی ازت قبول نکردم
بگردم آقا الهی ، دور ضریحت که تو پادشاهی
... آقام آقام هِی ، بریز به جام من مِی ...
آقا قسم به کربلا ، خوشه دلم به کربلا
این همه رفتم و بازم میخوام برم به کربلا
هر چی میرم کرب و بلا یه ذره سیر نمیشم
اینقده دیر به دیر نیام بهونه گیر نمیشم
حتی اگه موی سر و محاسنم سفید شِه
مطمئنم تا با تواَم من آقا پیر نمیشم
مگه میشه عاشق شی و از دنیا رها نباشی
مگه میشه دیوونه شی با دیوونه ها نباشی
مگه میشه اربعین بیاد کرب و بلا نباشی
مگه میشه بعدش آخه مشهدالرضا نباشی
برا من دعا کن ، عاقبتم رو ختم به کربلا کن
... آقام آقام هِی ، بریز به جام من مِی ...
هم و غمم امام حسین ، دم به دمم امام حسین
یه حس خوبیه همش تو حرمم امام حسین
هر کی میره کرب و بلا بوی حرم مگیره
همش وضو میگیره و اسمتو دم میگیره
اونقده مسته که میبینیش توی هیئت انگار
هنوز تو بین الحرمین داره قدم میگیره
مگه میشه کربلا بری دلت رو جا نذاری
مگه میشه کربلا نگیری عکس یادگاری
مگه میشه واسه اونی که ملتمس دعا بود
جا نماز جیبی مُهر تربت از حرم نیاری
نماز که میخونه ، دعای خیرش واسه من میمونه
... آقام آقام هِی ، بریز به جام من مِی ...
شاعر : محمد اسداللّهی