انگار رسیدیم اینجا همون شهر بلاست
سنگین - شب دوم محرم الحرام 1396
انگار رسیدیم اینجا همون شهر بلاست
گمون کنم کرب و بلاست
وای از دلم ، وای از جدایی
دلم گرفته یا اَخا بیا بریم مدینه
خدا خودش حال منو از تو چشام میبینه
بوی جدایی میرسه طاقت ندارم ای خدا
باور نمیکنم بشم از تو یه لحظه هم جدا
... واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا ...
مگه نگفتم هر جا بری کنارتم
منم که بی قرارتم
بیا دل منو نسوزون
نگو روزای آخره میخوای پیشم بمونی
اِنا الیه الراجعون هِی زیر لب میخونی
دلشوره داره خواهرت اینجا میشه قیامت
جونم داره به لب میاد داداش سرت سلامت
... واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا ...
اینجا همون جاست که اکبرو سر میبُرن
حق ماها رو میخورن
قسمت من میشه اسارت
خاطره های خوبمون به آخرش رسیده
ببین که قد خواهرت اینجا شده خمیده
وای من از مصیبت و قصه ی تلخ گودال
تن تو میشه نازنین پیش چشام لگدمال
... واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا ...