جلوه ی هیئت علمی که داری
شور - شب هشتم محرم الحرام 1392
جلوه ی هیئت علمی که داری
ظرفمو پُر کرد کرمی که داری
من دیگه آقا چی بگم وقتی که
عرش معلاست حرمی که داری
شد با خواب زیارتت ، دل بی تاب زیارتت
مُردن پای ضریح تو از آداب زیارتت
آیینه ی قلب من رو بده امشب جلا
اِلا و بِالله باید منو ببری کربلا
... ای شاه کربلا ثارالله ، ای شاه کربلا ثارالله ...
نوکر و مست از لقبی که دارم
ذکر تو گفته دو لبی که دارم
عبد تو بودن آباء و اجدادم
به تو میرسه نسبی که دارم
مستیم ساقی باید به ما صهبای نابشو بده
نوکر خیلی خوبه یه کم بوی اربابشو بده
من خودمو میبینم روبرو گنبد طلا
اِلا و بِالله باید منو ببری کربلا
... ای شاه کربلا ثارالله ، ای شاه کربلا ثارالله ...
بوده با عشقت محکی که خوردم
بوده تو سفرت نمکی که خوردم
گفتنِ ذکرت جیگرم رو سوزوند
بعد هر آب خنکی که خوردم
کاشکی ما هم یه کاره ای تو دربار شما بشیم
کاش یک سالی ما اربعین از زوار شما بشیم
از پیش تو دست خالی نمیرن سائلا
اِلا و بِالله باید منو ببری کربلا
... ای شاه کربلا ثارالله ، ای شاه کربلا ثارالله ...
سلام...یک اشکال کوچک...مستیم ساقی باید به ما صهبای نابشو بده
شما اشتباه نوشتین سهمای نابشو بده...امیدوارم مفید باشه کامنت من.یاحسین