زهر کینه برا غمش طبیبه
زمینه – گلچین صفرالمظفر 1388
زهر کینه برا غمش طبیبه
چشم به راه رسیدن حبیبه
اونی که توی خونش هم غریبه
دم رفتن به یاد مادرشه
ذکر زهرا نوای آخرشه
بدتر از هر کی حال خواهرشه
وای اون آقایی که کارش بوده جود و کرم
وای میزنه ناله و میگه خدا جگرم وای مادرم
... حسن وای ، حسن وای ، حسن وای ...
آسمون بارون عزا میباره
زینبش آروم و قرار نداره
کفن آخرو میره میاره
میگه زینب با حالتی نگرون
تو که از من گرفتی صبر و امون
سلامم رو به مادرم برسون
وای میری و راحت از این همه جور و جفا
وای نیستی ببینی چه ها میشه کرب و بلا
... حسن وای ، حسن وای ، حسن وای ...