دلا هوائیِ دیار طوسه امشب
سنگین – شب 30 صفرالمظفر 1392
دلا هوائیِ دیار طوسه امشب
دوباره مشهدالرضا پابوسه امشب
تو حرم امام رضایی
تو صحن اسماعیل طلایی
انگاری توی کربلایی
شلوغه صحن و سرای آقا
اومدیم اینجا برای آقا
با جون و دل نوکرای آقا
پرچم روی گنبد سیاهه
اشکا و ناله همه به راهه
دارن میسوزن خدا گواهه
... مظلوم اماما ، غریب اماما ...
بیا جوادم بابا بی حبیب نباشه
این دم آخر بی کس و غریب نباشه
بیا بشین بالا سر من
ببین تو خونِ جگر من
بیا که باشی یاور من
برس به دادم عزیز بابا
نذار شهید شَم غریب و تنها
من مثل جدم حسین زهرا
اشکم میریزه به روی گونه
دلم میگیره واسش بهونه
آه و واویلا از این زمونه
... مظلوم اماما ، غریب اماما ...
غریب تر از حسین فاطمه کی دیده
این همه رنج و غصه و غربت کشیده
عشقشو اِرباً اِربا کردن
به بچه هاش هم رحم نکردن
به دور خیمه ها میگردن
خواهرشو بردن اسارت
هستیشو بردن اَشکیا غارت
خیلی به زینب کردن جسارت
سرش رو نیزه تنش تو صحرا
به روی جسمش میتازن اَسبا
نه کس و کاری غریب و تنها
... مظلوم حسین جان ، مظلوم حسین جان ...