آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره
آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره
بارون گریه باهات حرف میزنه که خیلی دیره
مادر تو دل غمینه ، خون جدت رو زمینه
سر زلفت میبَره قلب فرشته هارو غارت
میدونم که میشکنی هر چی بُته با یک اشارت
دل زینب بیقراره ، مادرت چشم انتظاره
شنیدم یه روز میای که خورشید از تو پا بگیره
هر کسی حسینیه آتیش کربلا بگیره
وقت خوش عهدی رو عشقه ، غیرت مهدی رو عشقه
میون گریه شنیدم صدای پای خروشت
به سر عمامه ی احمد ، عبای علی رو دوشت
شیشه شیشه یاس میباره نُه فلک وقتی بیایی
دوباره آباد میشه باغ فدک وقتی بیایی
میکِشی به دیده ی تر ، چادر خاکیِ مادر
همه دل شکسته ها چشم انتظار ذوالفقارن
شیعه ها تا تو نیایی سر و سامونی ندارن
کار ما شیون و شِینه ، یا لثارات الحسینه
میبَری یه روز مدینه ، مرهمی برای سینه
شنیدم برای خاتون میگیره دل تو هر شب
سردر خیمه ی سبزِ تو نوشته عمه زینب
اهل گریه اهل دردی ، مثل حیدر کوچه گردی
تا قدم رنجه کنی رو چشم من آروم جونم
روضه ی عموی بی دستت اباالفضلو میخونم
علقمه کلبه ی غم شد ، کمر جدِّ تو خم شد
بچه ها رمق ندارن ، بین خیمه قحط آبه
ردِ ناخن علی اصغر رو سینه ی ربابه
میگه کاش علی نمیره ، ای خدا بارون بگیره