ای مهربون ، آروم جون ، دل بیقرارم من
سنگین – جلسه هفتگی 1395/10/08
ای مهربون ، آروم جون ، دل بیقرارم من
آقای من ، زیبای من ، چشم انتظارم من
من قطرم و دریا تویی چون غرق طوفانم
منهای تو دنیای من شد بیت الأحزانم
ای دلبر و دلدار من ، ای مهربون غمخوار من
ای نور مهتابم بیا ، یک شب تو در خوابم بیا
بیا تا گل روی دلبر ببینم
بیا روتو با دیده ی تر ببینم
تورو تو نفسهای آخر ببینم
یه عمره به عشق تو آقا اسیرم
به عطر نفسهای تو جون میگیرم
بیا تا که حسرت به دل من نمیرم
... بیا بیا یوسف فاطمه ، بیا بیا یوسف فاطمه ...
این لحظه ها بی تو چقدر سخت و غم انگیزه
حتی بهار بی بودنت تشبیه پائیزه
اسمت میاد روی لبم اشکم سرازیره
روزای بی تو واسه من غروب دلگیره
ای ناجی دلها بیا ، ای یوسف زهرا بیا
ای درد و درمانم بیا ، ای روح و ریحانم بیا
میدونم گنه کارم و روسیاه
اگر معصیت کار و غرق گناه
تو هستی فقط ناجی و سرپناه
نمک گیر عشق و مرام تو هستم
منو ول نکن که به نام تو هستم
خوشم دل اسیری به دام تو هستم
... بیا بیا یوسف فاطمه ، بیا بیا یوسف فاطمه ...
ای یوسف کنعان عشق گریونه چشمامون
پس کِی میای طبیب ما درمون دردامون
این جمعه هم بی تو گذشت نیومدی آقا
کاشکی همین جمعه بگم خوش اومدی آقا
عشق دلم مهدی شده ، موقع هم عهدی شده
دردت به جون عاشقاش ، جونم به یک گوشه نگاش
بیا تا که لب وا کنه غنچه ی گل
تو عطر خوش بوی یاسی و سنبل
بیا که دل ما نداره تحمل
بیا که غم آسمون گریه داره
از این غربت بی امون گریه داره
غم صاحب بی نشون گریه داره
... بیا بیا یوسف فاطمه ، بیا بیا یوسف فاطمه ...