یاس قد کمون ، ای یار علی
زمینه – شب دوم فاطمیه اول 1396
یاس قد کمون ، ای یار علی
ای آرامش و ای قرار علی
ای کار و کسم بی تو فاطمه
تاریکه دیگه روزگار علی
ای یار علی ، ای یار علی
خانومم یه رحمی به این آه سردم
الهی که دورت بگردم
نکن گریه درمون دردم
خانومم نگام کن با چشمای کم سو
بگو که چرا میگیری رو
همش میشی پهلو به پهلو
داری میری میمیری بمیرم
دست به پهلو میگیری بمیرم
... وای ، الهی که حیدر بمیره ...
دلگیرم ببین مهربون من
پاشو جون زینب ، پاشو جون من
پاشو فاطمه حالم رو ببین
غرق التماسه دل خون من
مهربون من ، مهربون من
پاشو که دلم دیگه طاقت نداره
غریبم چشام هی میباره
خدا واسه هیچکس نیاره
پاشو که ببینی حسین گوشه گیره
پاشو داره زینب میمیره
حسن هی به در میشه خیره
پاشو آخه هنوزم جوونی
جون حیدر بگو که میمونی
... وای ، الهی که حیدر بمیره ...
با یاد غمت از غصه پُرم
هر بار پای این در زمین میخورم
یاد کوچه و اون نامردما
دیگه دارم از دنیا دل میبُرم
از غصه پُرم ، از غصه پُرم
از یادم نمیره سر تو چی اومد
که با کینه و بغض بی حد
تورو پشت در با لگد زد
از یادم نمیره میزد فضه فریاد
به پهلوش نزن دیگه جون داد
تو افتادی و بارت افتاد
میدویدن تنت زیر در بود
اون دری که هنوز شعله ور بود
... وای ، الهی که حیدر بمیره ...
توی خواب همش بیتابه حسن
با گریه میگه مادرم رو نزن
با حالی خراب داره هی عزا
با یاد همون کوچه ی پُر مِحَن
بیتابه حسن ، بیتابه حسن
از یادش نمیره یکی راهو بستو
غرورش همونجا شکستو
شد از رو سرش رد یه دستو
از یادش نمیره چشات شد شب تار
توی خاطرش میشه تکرار
که خوردی با صورت به دیوار
روی خاکا نشستی حسن مُرد
مادرش پیش چشماش کتک خورد
... وای ، الهی که حیدر بمیره ...