کنج زندان بلا به غم اسیری
واحد – جلسه هفتگی 1394/02/23 شهادت امام کاظم (ع)
کنج زندان بلا به غم اسیری
زیر لب دعا میکردی که بمیری
دست و پای تو بسته به زنجیره
مادرت روضه برا تو میگیره
زخمی شده چرا آقا بال و پرت
بی تاب تو شده معصومه دخترت
... روحی لک الفداء ، روحی لک الفداء ...
بسته دستای تو رو دشمن کافر
تن پاک تو شده نحیف و لاغر
نَه توون داری ، بی کس و بی یاری
تو قفس ذکر خدا به لب داری
بارون میباره از گوشه ی چشم ترت
بی تاب تو شده معصومه دخترت
... روحی لک الفداء ، روحی لک الفداء ...
بده در راه خدا باب الحوائج
یه سفر کرب و بلا باب الحوائج
توی صحن تو دل پُره فریاده
دل من تنگ پنجره فولاده
شوق زیارتی دارم توی سرم
میشه کاظمین بیام آقا با مادرم
... روحی لک الفداء ، روحی لک الفداء ...