همه تاریک و حسین یک تنه مهتابه
سرود – میلاد انوار سرداران کربلا 1396
همه تاریک و حسین یک تنه مهتابه
توی گهواره مثه خورشیده میتابه
گل خنده وا شده روی لب زهرا
شب شبِ تولد امیر و اربابه
اومده اونکه دستمو میگیره
تو روزای سخت تکیه گاهم باشه
نوکرش باشم تو تموم عمرم
وقت تنهایی سرپناهم باشه
تو همه خیابونا جشن و چراغونه
تو کوچه پس کوچه هامون ریسه بندونه
میریزن از آسمون گلای داوودی
غم و غصه از دلای همه بیرونه
هر کی آورده کاسه ی خالیشو
شب میلاد صاحب نوکرهاست
توی این دنیا افتخارم این
تا دم مرگم نوکری پابرجاست
... ابی عبدالله ، یا حسین ثارالله ...
میگیره تموم دردای دلم تسکین
وقتی میگم یا حسین تلخی میشه شیرین
عیدی میده خودِ زهرا به همه امشب
کربلا پای پیاده یه سفر اربعین
از خدا میخوام که به دست زهرا
عیدیمون امشب کربلاتون باشه
یه شب جمعه این گدا هم آقا
یکی از خیل زائراتون باشه
اومده اونکه دستمو میگیره
تو روزای سخت تکیه گاهم باشه
نوکرش باشم تو تموم عمرم
وقت تنهایی سرپناهم باشه
... ابی عبدالله ، یا حسین ثارالله ...