با غم بابات حیدر تا صحن نجف پر میگیرم
تک – شب 21 رمضان المبارک 1390
با غم بابات حیدر تا صحن نجف پر میگیرم
خون جگر رو از چشمی که شد برات تَر میگیرم
ای که سر نیزه قرآن خوندی حسین ارباب من
کاش یه شب قدری پا شیش گوشت قرآن سر بگیرم
یه گوشه برای خودت گریه میکنم
یه گوشه برای خودم گریه میکنی
برا تن غارت شدت گریه میکنم
برا دل غارت شدم گریه میکنی
... وای ، حسین حسین حسین حسین ...
روزا آقا روزه ، شبها روضه ، عجب حالی داره
نوکر تو هر کی هستش والله چه اقبالی داره
کافیه که اسم زیباتونو جلو من بیارن
اون موقع هست که مرغ دل سوی تو پر درمیاره
یه گوشه برای خودت گریه میکنم
یه گوشه برای خودم گریه میکنی
برا تن غارت شدت گریه میکنم
برا دل غارت شدم گریه میکنی
... وای ، حسین حسین حسین حسین ...
یه خیمه گاهی و اطفالی که فریاد میکشیدن
بر سر بالینت با تیغ و با نیزه میرسیدن
مهریه ی زهرا بودش آب و بگو تو پس چرا
بین دوتا نهر آب لب تشنه سر از تو بریدن
یه گوشه برای خودت گریه میکنم
یه گوشه برای خودم گریه میکنی
برا تن غارت شدت گریه میکنم
برا دل غارت شدم گریه میکنی
... وای ، حسین حسین حسین حسین ...