منم و حال و هوای ، حرم و گریه برای
منم و حال و هوای ، حرم و گریه برای
لحظه هایی که نشستم زیر این پرچم و سایه
همه ی زندگیم همیشه در پناهته
دلم آرامشی که داره از نگاهته
دل من یه عمریه با حرمت سر کرده
دیدن باب الحسینت چشامو تر کرده
چه قَدَر خستگیامو هیئتت در کرده
حالمو این روزا روضه ی تو بهتر کرده
... بِاَبی أنت و اُمی یا اباعبدالله ...
داره میگیره دعامون ، آخه هستیم زیر بارون
رد میشه از جلو چشمام همه ی خاطره هامون
آقا بین الحرمین و حرم یادش بخیر
گفتم الآن درست جلو درم یادش بخیر
چه قَدَر کبوترای حرمت ناز دارن
دور گنبد تو التماس پرواز دارن
خیلیا با اسم تو رخصت اعجاز دارن
پیرغلامات نفسای زندگی ساز دارن
... بِاَبی أنت و اُمی یا اباعبدالله ...
شبای روضه عزیزه ، گناهام داره میریزه
ولی برعکس میدونم آبرومو نمیریزه
اومدم تا خودم رو با تو روبراه کنم
یه دل سیر آقا به پرچمت نگاه کنم
تب کربلای تو توی خونه باید رفت
قبل از اونی که دلت اینو بگه باید رفت
به سگ کهف نگفتن بمون اما موند
گرچه تحویل نگیرد ولی باید رفت
... بِاَبی أنت و اُمی یا اباعبدالله ...