میگن بهم قبول داری تو این حرفو
شور – شب 19 رمضان المبارک 1397
میگن بهم قبول داری تو این حرفو
که عشق مثل یه دارو واسه بیماره
میگن تا حالا وابسته شدی یا نه
میپرسن تا حالا عاشق شدی آره
عشق منه کسی که هستم به زیر دِینش
من عاشق خدا و دیوونه ی حسینش
میام منم تقاص این همه فراقو میگیرم
آرزومه تو بغل عشق قدیمیم بمیرم
... اَنت فی قلبی حسین ، اَنت فی قلبی حسین ...
چه حس خوبیه وقتی زمین خوردی
بدونی یکی هست هنوز دوسِت داره
میگن احساس خوشبختی داری یا نه
میپرسن تا حالا عاشق شدی آره
من نوکر رقیم ، پادشاه زمینم
من عاشق حسین و یل اُم البنینم
من در خونه ی کسی غیر اباالفضل نمیرم
آرزومه تو کربلا حرم سقا بمیرم
... اَنت فی قلبی حسین ، اَنت فی قلبی حسین ...
گناه و غفلت و دوریِ از معشوق
چی آورده به روز دل بیچاره
میگن دلم رو دادم به کسی یا نه
میپرسن تا حالا عاشق شدی آره
عشق اومد و منم به آرزوهام رسیدم
فهمیدم عشقو وقتی گنبد طلارو دیدم
گفتم حسین و عمریه به غم عشقش اسیرم
آرزومه کنج ضریح پایین پاهاش بمیرم
... اَنت فی قلبی حسین ، اَنت فی قلبی حسین ...
شاعر : محمد ابراهیمی اصل