تپش این دل بیتابم میگه تویی اربابم باید با تو باشم
شور – جلسه هفتگی 1391/10/06
تپش این دل بیتابم میگه تویی اربابم باید با تو باشم
باید اول آقاجون من بنده ی تو بشم تا اینکه عبد خدا شَم
مثه دریا بکنش تو اگه چشمام دریا نیست
حالی که من توی روضه دارم آقا هیچ جا نیست
آخه روضت خود عرشه یعنی جزو دنیا نیست
شروع میشه مسیر نوکری ما زِ روضه هاتون
و جاده ی دل ما منتهی میشه به کربلاتون
... حسین آقام ، حسین آقام ، حسین آقام ، عزیز زهرا ...
به ما گفتن آقاجون از اون قدیما که اوج روضه ها شب جمعه ست
همه وقتش خوبه اما اینطوری میگن اصل کربلا شب جمعه ست
همه زیبایی هارو تنهایی داره شیش گوشه
برا چشمام چقَدَر زیبایی داره شیش گوشه
از خودش بگذری چه آقایی داره شیش گوشه
داریم ما بیشتر از همیشه احتیاج به دعاتون
و جاده ی دل ما منتهی میشه به کربلاتون
... حسین آقام ، حسین آقام ، حسین آقام ، عزیز زهرا ...
به خدا که نمیدادن جای دیگه به من این قیمتی که گرفتم
آقا هر دفعه که میام ممنون تواَم از اون حاجتی که گرفتم
عمری ما آخری داره کرم تو اما نَه
آقا میخوام توی روضه بمیرم من هر جا نَه
آقا مرگ بدون ذکر علی و زهرا نَه
جونم برا همین میاَرزه که بگم آقا فداتون
و جاده ی دل ما منتهی میشه به کربلاتون
... حسین آقام ، حسین آقام ، حسین آقام ، عزیز زهرا ...