بابا ببین به دام غصه ها اسیرم
شهادت امام جواد (علیه السلام)
هیئت بین الحرمین طهران
بابا ببین به دام غصه ها اسیرم
روو خاک حجره سر میذارم و میمیرم
جوونم اما داغ زهرا کرده پیرم
زهر جفا آتیش زده بال و پرم رو
هی زیر لب صدا میکردم مادرم رو
میکشیدن روو خاک حجره پیکرم رو
سوز زهر کینه به قلب من نشسته
راه نفس رو بسته ، خیلی دلم شکسته
میسوزه تموم پیکرم خدایا
رو خاک حجره تنها ، ذکر لبم یا زهرا
... بابا رضا کجایی ، مُردم از این جدایی ...
بابا بیا این لحظه ی آخر کنارم
حتی یه خواهر دور بسترم ندارم
سر روی خاک غصه و بلا میذارم
صدای گریه هامو هیچ کسی نفهمید
پشت درِ حجره به حال من میخندید
کف میزد و هلهله میکرد و میرقصید
جسم منو تا به پشت بوم کشیدن
کبوترا رسیدن ، غربت من رو دیدن
بسه دیگه هرچی ناسزا شنیدم
از زندگی بریدم ، به آرزوم رسیدم
... بابا رضا کجایی ، مُردم از این جدایی ...
خدارو شکر خواهر نداشتم تا ببینه
روو خاکا دست و پا زدن هامو ببینه
روی نیزه ها سر برادرو ببینه
شکر خدا یه پیرهن هنوز تنم بود
سرم هنوز مونده به روی پیکرم بود
بال و پر کبوترا بالا سرم بود
ای وای من از غم تلخ اسارت
گوشواره ها و غارت ، نامردی و جسارت
موندی بی کفن به روی خاک صحرا
به روی نیزه سرها ، یا فاطمه یا زهرا
... جانم حسین ، حسین جان ...